فرم آزمون

آزمون [MMPI] فرم بلند

مشخصات فردی(ضروری)
جنسیت(ضروری)
1- مجلات مکانیکی را دوست دارم.(ضروری)
2- اشتهایم خوب است.(ضروری)
3- صبح ها تر و تازه و استراحت کرده از خواب بیدار می شوم.(ضروری)
4- فکر می کنم از شغل کتابداری خوشم بیاید.(ضروری)
5- با مختصر صدایی از خواب بیدار می شوم.(ضروری)
6- از خواندن مقالات جنائی در روزنامه خوشم می آید.(ضروری)
7- دستها و یا پاهایم معمولاً به اندازه کافی گرما و حرارت دارند.(ضروری)
8- زندگی روزانه من پر از حوادثی هست که مرا علاقه مند نگاه می دارد.(ضروری)
9- در میزان قدرت من برای کار کردن خللی وارد نشده است.(ضروری)
10- اغلب اوقات حس می کنم که چیزی در گلویم گیر کرده است.(ضروری)
11- انسان باید خوابهای خود را درک کند و از آنها الهام بگیرد.(ضروری)
12- از داستانهای پلیسی و معمائی خوشم می آید.(ضروری)
13- تحت فشار زیاد می توانم کار نکنم.(ضروری)
14- در ماه یکبار و یا بیشتر اسهال می گیرم.(ضروری)
15- گاهی اوقات راجع به موضوعاتی که صحبت درباره آنها خیلی ناپسند است فکر میکنم.(ضروری)
16- مطمئن هستم که در زندگی سرم کلاه رفته است.(ضروری)
17- پدرم مرد خوبی بود (هست).(ضروری)
18- خیلی بندرت دچار یبوست می شوم.(ضروری)
19- زمانیکه شغل جدیدی می گیرم دلم می خواهد کسی به من بگویدکه با چه کسانی بیشتر در کارم باید نزدیک شوم.(ضروری)
20- زندگی جنسی من رضایت بخش است.(ضروری)
21- گاهی اوقات خیلی دلم می خواهد خانه و زندگی خودم را ترک کنم.(ضروری)
22- گاهی اوقات به من حالات خنده و گریه دست می دهد که از کنترل آن عاجز هستم.(ضروری)
23- ناراحتی های دل بهم خوردگی و استفراغ دارم.(ضروری)
24- هیچکس مرا درک نمی کند.(ضروری)
25- دلم می خواست خواننده می شدم.(ضروری)
26- احساس می کنم وقتی گرفتاری برایم پیش می آید بهتر است حرفی نزده سکوت کنم.(ضروری)
27- گاهگاهی ارواح پلید بر وجودم مستولی می شوند.(ضروری)
28- وقتی کسی به من بدی می کند احساس می کنم بخاطر اصول هم که باشد باید تلافی کنم.(ضروری)
29- هفته ای چند بار معده ام ترش می کند.(ضروری)
30- گاهی اوقات دلم می خواهد فحش بدهم.(ضروری)
31- هر چندشب یکبار خوابهای آشفته می بینم.(ضروری)
32- برایم مشکل است روی یک کار و یا شغل تمرکز فکر داشته باشم.(ضروری)
33- تجربیات عجیب و غریبی در زندگی خود داشته ام.(ضروری)
34- اغلب اوقات سرفه می کنم.(ضروری)
35- اگر مردم مانع من نمی شدند بیشتر از این ترقی می کردم.(ضروری)
36- خیلی بندرت درباره سلامتی مزاج خودم دلواپسی دارم.(ضروری)
37- هرگز بخاطر رفتارهای جنسی خودم دچار گرفتاری نشده ام.(ضروری)
38- در یک دوره از زندگیم زمانیکه جوانتر بودم دزدیهای کوچکی می کردم.(ضروری)
39- گاهی اوقات دلم می خواهد اشیاء اطرافم راخورد کنم.(ضروری)
40- اغلب اوقات مایلم گوشه ای نشسته و به خیالات خودم فرو بروم تا اینکه کاری انجام بدهم.(ضروری)
41- خیلی از اوقات مثلاً چند روزدر هفته و یا چند ماه اتفاق افتاده است که کاری انجام نداده ام چون دست و دلم بکار نمی رفته است.(ضروری)
42- خانواده ام از کاری که انتخاب کرده ام راضی نیستند.(ضروری)
43- خواب من آشفته و ناراحت کننده است.(ضروری)
44- اغلب اوقات مثل این است که همه جای سرم درد می کند.(ضروری)
45- همیشه راست نمی گویم.(ضروری)
46- قضاوت من از گذشته بهتر است.(ضروری)
47- هفته ای یکبار و یا بیشتر ناگهان احساس گرمی در سراسر وجودم می کنم بدون اینکه ظاهراً علتی در کار باشد.(ضروری)
48- وقتی با مردم هستم از شنیدن حرفهای خیلی ناراحت کننده ناراحت می شوم.(ضروری)
49- خیلی بهتر بود اگر اغلب اوقات قوانین را دور می ریختند.(ضروری)
50- گاهی روح از بدنم خارج می شود.(ضروری)
51- مانند اغلب دوستانم از نعمت سلامتی برخوردار هستم.(ضروری)
52- ترجیح می دهم از کنار دوستان دوران تحصیلی و یا اشخاصی که آنها را می شناسم ولی مدتهاست که آنها راندیده ام رد بشوم و حرفی نزنم مگر این که آنها ابتدا با من صحبت کنند.(ضروری)
53- یک روحانی می تواند با دعا خواندن و قرار دادن دست خود روی بیمار او را شفا دهد.(ضروری)
54- اغلب اشخاصی که مرا می شناسند مرا دوست دارند.(ضروری)
55- هیچوقت احساس درد در ناحیه قلب و یا سینه ام نمی کنم.(ضروری)
56- وقتی بچه بودم بعلت غیبت یک یا چندبار موقتاً از مدرسه اخراج شدم.(ضروری)
57- در میهمانی و مجالس خوب می توانم با دیگران گفتگو و صحبت کنم.(ضروری)
58- همه وقایع همانطوریکه پیامبران کتب آسمانی پیشگویی کرده اند به حقیقت می پیوندد.(ضروری)
59- خیلی از اوقات مجبور شده ام دستور از کسی بگیرم که کمتر از من می دانسته است.(ضروری)
60- من هر روز تمام سر مقاله روزنامه ها را مطالعه نمی کنم.(ضروری)
61- زندگی من صحیح و به قاعده نبوده است.(ضروری)
62- بعضی از اعضاء بدنم اغلب اوقات احساس سوزش یا ضعف دارد و به خواب می رود.(ضروری)
63- هیچوقت ناراحتی بخاطر کار کردن مزاحم نداشته ام.(ضروری)
64- گاهی آنقدر در کاری اصرار می کنم که سایرین صبرشان را از دست می دهند.(ضروری)
65- من پدرم را خیلی دوست داشتم(دارم).(ضروری)
66- من در اطراف خود حیوانات و یا اشیاء و یا مردمی را می بینم که دیگران از دیدن آنها عاجز هستند.(ضروری)
67- خیلی دلم می خواست مثل سایر مردم خوشحال بودم.(ضروری)
68- هیچوقت در پشت سرم دردی احساس نکرده ام.(ضروری)
69- خیلی شدید از نظر جنسی به همجنسان خود علاقه دارم.(ضروری)
70- از بازیهای دخترانه یک زمانی لذت می بردم.(ضروری)
71- تصور می کنم خیلی از مردم در اظهار ناراحتی های خودشان بخاطربر انگیختگی احساسات ترحم و شفقت آمیز سایرین زیاده روی می کنند.(ضروری)
72- هر چند روز یکبار یا بیشتر احساس ناراحتی و دلشوره می کنم.(ضروری)
73- من شخص مهمی هستم.(ضروری)
74- خیلی از اوقات آرزو می کردم دختر بودم (اگر دختر هستید) هیچوقت از اینکه دختر هستم متأسف نبوده ام.(ضروری)
75- گاهگاهی عصبانی می شوم.(ضروری)
76- اغلب اوقات افسرده و کسل هستم.(ضروری)
77- از خواندن داستانهای عشقی لذت می برم.(ضروری)
78- شعر را دوست دارم.(ضروری)
79- احساسات من زود جریحه دار نمی شوند.(ضروری)
80- گاهگاهی سر به سر حیوانات می گذارم.(ضروری)
81- فکر می کنم از کار یک جنگلبان خوشم بیاید.(ضروری)
82- در مباحثات زود قانع می شوم.(ضروری)
83- هر کس که بتواند و بخواهد زیاد کار کند شانس موفقیتش زیاد است.(ضروری)
84- این روزها برای من مشکل است که امیدوار باشم که کاره ای خواهم شد.(ضروری)
85- گاهگاهی خیلی علاقه به اشیاء شخصی مردم مثل کفش،دستکش و غیره پیدا می کنم بطوریکه دلم می خواهد به آنها دست زده یا آنها را بربایم در حالیکه استفاده ای هم از آنها نمی کنم.(ضروری)
86- اطمینان دارم که اعتماد به نفس درمن وجود ندارد.(ضروری)
87- دلم می خواهدگلفروشی کنم.(ضروری)
88- معمولاً احساس می کنم که زندگی با ارزش است.(ضروری)
89- معمولاً برای قبولاندن حقیقت به مردم احتیاج به مباحثه زیاد است.(ضروری)
90- گاهگاهی کار امروز را به فردا موکول می کنم.(ضروری)
91- از اینکه با من شو خی کنند بدم نمی آید.(ضروری)
92- دلم می خواهد پرستار شوم.(ضروری)
93- فکرمی کنم اغلب مردم برای ترقی کردن به دروغ گویی متوسل می شوند.(ضروری)
94- خیلی اعمال از من سرمی زند که بعداً از آنها پشیمان می شوم(پشیمانی من خیلی بیشتر از سایرین است.)(ضروری)
95- اعمال مذهبی خود را مرتب انجام می دهم.(ضروری)
96- خیلی بندرت با اعضاء خانواده ام مرافعه می کنم.(ضروری)
97- گاهگاهی احساس قوی دارم که کاری مضر و یا منزجر کننده انجام دهم.(ضروری)
98- اعتقاد به رستاخیز امام زمان دارم.(ضروری)
99- دوست دارم به جشنها و سایر مراکزی که همراه با پایکوبی و سر و صدای بلند است بروم.(ضروری)
100- بقدری با مشکلات متعدد برخورد کرده ام که نمی توانم درباره آنها تصمیم بگیرم.(ضروری)
101- اعتقاد دارم که زنها باید به اندازه مردها در امور جنسی آزادی داشته باشند.(ضروری)
102- مشکلترین جنگ و ستیزهای من با خودم است.(ضروری)
103- ماهیچه های بدنم لرزش و پرش ندارند.(ضروری)
104- اهمیتی نمی دهم که چه بر سرم بیاید.(ضروری)
105- گاهی اوقات که حالم خوب نیست عصبانی هستم.(ضروری)
106- خیلی اوقات احساس می کنم کارخلاف و یا شیطانی انجام داده ام.(ضروری)
107- اغلب اوقات خوشحال هستم.(ضروری)
108- بیشتر اوقات مثل این است که سرم سنگین و دماغم گرفته است.(ضروری)
109- بعضی ازمردم بقدری همیشه دستور می دهند که احساس می کنم بایدمخالف آنچه را که می خواهند انجام بدهم ولو اینکه بدانم حق با آنهاست.(ضروری)
110- کسی نسبت به من خصومت دارد.(ضروری)
111- هیچوقت بخاطر لذت کار پر مخاطره ای انجام نداده ام.(ضروری)
112- اغلب اوقات احساس می کنم که لازم است در مقابل آنچه که فکر می کنم درست است ایستادگی نمایم.(ضروری)
113- اعتقاد به اجرای قانون دارم.(ضروری)
114- اغلب اوقات احساس می کنم که یک نوار محکمی دور سرم بسته شده است.(ضروری)
115- به زندگی پس از مرگ معتقد هستم.(ضروری)
116- از یکبازی و یا مسابقه زمانی بیشتر لذت می برم که بتوانم بر سر آن شرط بندی کنم.(ضروری)
117- اکثر مردم درستکار هستند زیرا می ترسند اگر خلاف کنند گیر بیفتند.(ضروری)
118- در مدرسه گاهی اوقات مرا به اتاق مدیر می بردند چون غیبت می کردم.(ضروری)
119- لحن صحبت کردن من مثل همیشه است (نه تند نه آهسته و بدون گرفتگی)(ضروری)
120- آداب غذا خوردن من بر سر سفره زمانیکه در خانه هستم بخوبی زمانیکه خارج از منزل غذا می خورم و یا در حضور مهمانان غریبه هستم نیست.(ضروری)
121- معتقدم که بر علیه من نقشه می کشند.(ضروری)
122- من مانند سایر اطرافیانم با هوش و با عرضه هستم.(ضروری)
123- معتقدم که در تعقیب من هستند.(ضروری)
124- بیشتر مردم سعی می کنند که از راههای نادرست منفعت کنند و یا پیشرفت کنند و حاضر به چشم پوشی از این سود و پیشرفت نیستند .(ضروری)
125- دچار ناراحتی های شدید معده هستم.(ضروری)
126- از نمایش خوشم می آید.(ضروری)
127- می دانم چه کسی مسئول بیشتر گرفتاریهای من می باشد.(ضروری)
128- دیدن خون باعث ترس و دل بهم خوردگی من نمی شود.(ضروری)
129- اغلب اوقات نمی توانستم بفهمم چرا اینقدر عصبانی و بد خلق هستم.(ضروری)
130- هیچوقت همراه با استفراغ و یا سرفه خود خون بالا نیاورده ام.(ضروری)
131- از گرفتن بیماری و مرض ترس ندارم.(ضروری)
132- به جمع آوری گل و رویاندن گیاهان خانگی علاقمند هستم.(ضروری)
133- هیچوقت امور جنسی غیر طبیعی انجام نداده ام.(ضروری)
134- برخی اوقات افکارم خیلی سریعتر از اینکه بتوانم درباره آنها صحبت کنم جولان داشته اند.(ضروری)
135- اگر می توانستم بدون خرید بلیط به سینما بروم و مطمئن بودم کسی مرا نمی بیند احتمالاً اینکار را می کردم.(ضروری)
136- اغلب اوقات فکر می کنم اشخاص چه دلیل پنهانی دارند که عملی خوب برای آدم انجام می دهند.(ضروری)
137- معتقدم که زندگی خانوادگی من به خوشی زندگی کسانی که می شناسم می باشد.(ضروری)
138- انتقاد و سرزنش باعث رنجش شدید من می شوند.(ضروری)
139- گاهی اوقات احساس می کنم که بایدخودم یا کس دیگری را مجروح نمایم.(ضروری)
140- از آشپزی خوشم می آید.(ضروری)
141- رفتار من خیلی زیاد بستگی به رفتار وعادات اطرافیانم دارد.(ضروری)
142- بعضی اوقات احساس می کنم شخص بی فایده ای هستم.(ضروری)
143- وقتی بچه بودم عضو یک دسته ای بودم که در خوب و بد هم شریک بودیم.(ضروری)
144- دوست دارم سرباز بشوم.(ضروری)
145- گاهی اوقات دلم می خواهد با کسی مشت بازی کنم.(ضروری)
146- علاقه شدیدی به سیر وسیاحت دارم و هرگز خوشحال نیستم مگر اینکه اینطرف وآنطرف مسافرت کنم.(ضروری)
147- اغلب اوقات متضرر شده ام . چون که نتواستم زود تصمیم بگیرم.(ضروری)
148- وقتی سرگرم کارمهمی هستم اگرعقیده مرا درباره موضوعی بپرسند و یا مزاحم کارم شوند ناراحت می شوم.(ضروری)
149- در گذشته دفترچه خاطرات می نوشتم.(ضروری)
150- ترجیح می دهم در بازی برنده شوم تا بازنده.(ضروری)
151- کسی می خواهد مرا مسموم کند.(ضروری)
152- اغلب شبها بدون افکار ناراحت کننده بخواب می روم.(ضروری)
153- در ظرف چند سال گذشته اغلب اوقات سلامت بوده ام.(ضروری)
154- هرگز حالت غش و تشنج نداشته ام.(ضروری)
155- وزنم نه زیاد ونه کم می شود.(ضروری)
156- گاهی از من اعمالی سرزده که بعداً که راجع به آنها فکر کرده ام نفهمیدم که چطور این اعمال از من سرزده است.(ضروری)
157- احساس می کنم اغلب بی جهت تنبیه شده ام.(ضروری)
158- خیلی به آسانی گریه ام می گیرد.(ضروری)
159- نمی توانم آنچه را که می خوانم مثل سابق بفهمم.(ضروری)
160- هرگز حالم بخوبی حالت فعلی نبوده است.(ضروری)
161- گاهی اوقات مثل این است که مغز سرم نرم است.(ضروری)
162- از اینکه اقرار کنم که کسی توانسته است سر مرا کلاه بگذارد بسیار ناراحت می شوم.(ضروری)
163- زودخسته نمی شوم.(ضروری)
164- دوست دارم راجع به کارهائی که انجام می دهم مطالعه کنم.(ضروری)
165- دوست دارم اشخاص مهم را بشناسم زیرا احساس اهمیت می کنم.(ضروری)
166- وقتی از جائی مرتفع به زمین نگاه می کنم دچار ترس می شوم.(ضروری)
167- ازاینکه بعضی از افراد خانواده ام دچار گرفتاری با مراجع قانونی شوند ناراحت می شوم.(ضروری)
168- مغزم درست کار نمی کند.(ضروری)
169- ازمحاسبه دخل و خرج وصرف پول ناراحت نیستم.(ضروری)
170- آنچه دیگران درباره من فکرمی کنند مرا ناراحت نمی کند .(ضروری)
171- از دلقک بازی در مجلس مهمانی ناراحت می شوم حتی اگرسایرین این نوع اعمال را انجام دهند.(ضروری)
172- اغلب باید خودم جدال کنم که نشان ندهم خجالتی هستم.(ضروری)
173- ازمدرسه خوشم می آید.(ضروری)
174- هیچوقت از حال نرفته ام.(ضروری)
175- بندرت و یا هرگزدچارسرگیجه نشده ام.(ضروری)
176- ازمار ترس زیاد ندارم.(ضروری)
177- مادرم زن خوبی است(بود).(ضروری)
178- حافظه ام بنظر خوب می آید.(ضروری)
179- درباره امور جنسی مضطرب هستم.(ضروری)
180- برایم مشکل است با کسانی که تازه با آنها آشنا شده ام گفتگوکنم.(ضروری)
181- وقتی حوصله ام سرمی رود دلم می خواهد شور و شر بپا کنم.(ضروری)
182- می ترسم دیوانه بشوم.(ضروری)
183- با پول دادن به فقرا مخالف هستم.(ضروری)
184- اغلب اوقات صدا می شنوم بدون اینکه بدانم از کجا می آید.(ضروری)
185- قوه شنوایی من ظاهراً بخوبی سایر مردم است.(ضروری)
186- اغلب اوقات متوجه می شوم وقتی می خواهم کاری انجام دهم دستم می لرزد.(ضروری)
187- دستانم شل و بی اراده نشده اند.(ضروری)
188- می توانم مدت مدیدی بدون اینکه چشمانم خسته شوند کتاب بخوانم.(ضروری)
189- اغلب اوقات کاملاً احساس خستگی می کنم.(ضروری)
190- خیلی کم دچار سردرد می شوم.(ضروری)
191- گاهی اوقات وقتی ناراحت می شوم عرق نامطبوعی که باعث ناراحتی بیشترم می شود به من دست می دهد.(ضروری)
192- هیچگونه ناراحتی درمورد حفظ موازنه بدنم هنگام راه رفتن نداشته ام.(ضروری)
193- ناراحتی آسم و یا حساسیت دیگری که باعث حمله آسم بشود نداشتم.(ضروری)
194- گاهگاهی دچارحملاتی شده ام که ضمن آن نتوانسته ام کنترل حرکات و صحبتم را داشته باشم در حالیکه متوجه آنچه در اطرافم گذشته است بوده ام.(ضروری)
195- تمام اشخاصی را که می شناسم دوست ندارم.(ضروری)
196- دوست دارم جاهایی را که قبلاً نبوده ام ببینم.(ضروری)
197- کسی می خواسته از من دزدی کند.(ضروری)
198- خیلی کم در عالم خیال فرو می روم.(ضروری)
199- به کودکان باید حقایق امور جنسی را یاد داد.(ضروری)
200- اشخاصی هستند که سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند.(ضروری)
201- دلم می خواست اینقدر خجالتی نبودم.(ضروری)
202- فکر می کنم آدم بخت برگشته ای هستم.(ضروری)
203- اگرخبرنگار بودم خیلی دلم می خواست اخبار تئاتر راگزارش می دادم.(ضروری)
204- دلم می خواست روزنامه نگار بودم.(ضروری)
205- گاهی اوقات برایم غیرممکن است از دزدیدن اشیاء خودداری نمایم.(ضروری)
206- خیلی بیشتر از سایر مردم مذهبی هستم.(ضروری)
207- از انواع بازیها وتفریحات لذت می برم.(ضروری)
208- دوست دارم که سر به سردیگران بگذارم.(ضروری)
209- فکر می کنم که گناهانم غیر قابل بخشش هستند.(ضروری)
210- همه چیز برایم یک مزه را می دهد.(ضروری)
211- می توانم روزها بخوابم ولی شبها خوابم نمی برد .(ضروری)
212- خانواده ام رفتارشان با من مثل یک بچه است نه مثل یک بزرگسال.(ضروری)
213- ضمن راه رفتن دقت می کنم روی شکاف پیاده رو قدم نگذارم.(ضروری)
214- هیچوقت بدنم جوش نزده است که باعث نگرانی من بشود.(ضروری)
215- الکل زیاد مصرف کرده ام.(ضروری)
216- در خانواده من با مقایسه باسایر خانواده ها علاقه و عشق خیلی کم وجود دارد.(ضروری)
217- اغلب اوقات درباره موضوعی دلواپس هستم.(ضروری)
218- ازدیدن ناراحتی و رنج حیوانات ناراحت نمی شوم.(ضروری)
219- فکر می کنم از شغل کنتراتچی ساختمان خوشم بیاید.(ضروری)
220- مادرم را خیلی دوست داشتم (دارم).(ضروری)
221- از علوم خوشم می آید.(ضروری)
222- برایم مشکل نیست ازکمک دوستانم استمداد جویم درحالیکه نمی توانم کمک آنها را تلافی کنم.(ضروری)
223- از شکارکردن خیلی زیاد لذت می برم.(ضروری)
224- پدر و مادرم اغلب اوقات نسبت به اشخاصی که با آنها معاشرت می کردم اعتراض می کرده اند.(ضروری)
225- گاهگاهی پشت مردم حرف می زنم.(ضروری)
226- بعضی از افراد خانواده ام عاداتی دارند که باعث ناراحتی و عصبانیت زیاد من می شوند.(ضروری)
227- به من گفته اند که درخواب راه می روم.(ضروری)
228- گاهی اوقات احساس می کنم که بطور غیر عادی خیلی آسان می توانم تصمیم بگیرم.(ضروری)
229- دلم می خواهد که عضو چند گروه و انجمن مختلف بشوم.(ضروری)
230- هیچوقت احساس نمی کنم که قلبم می زند و خیلی بندرت هم احساس تنگی نفس می کنم .(ضروری)
231- دوست دارم راجع به امور جنسی صحبت کنم.(ضروری)
232- به من یک برنامه زندگی که مبتنی بر وظیفه است الهام شده که با کمال دقت آنرا دنبال می کنم.(ضروری)
233- گاهی اوقات سد راه کسانیکه می خواستند کاری انجام دهند شده ام نه برای اینکه مهم بوده بلکه برای اینکه وظیفه خود می دانستم.(ضروری)
234- خیلی زود عصبانی می شوم و خیلی زود آرام می گیرم.(ضروری)
235- شخص مستقلی هستم و زیاد تحت تأثیر قوانین فامیلی نبوده ام.(ضروری)
236- خیلی وقت ها اوقاتم تلخ است وزیاد حرص می خورم.(ضروری)
237- خویشاوندانم تقریباً همگی با من همدردی دارند.(ضروری)
238- گاهگاهی دچار عدم آرامش شدید می شوم بطوریکه مدت طولانی نمی توانم روی صندلی بنشینم.(ضروری)
239- در عشق نا امید شده ام.(ضروری)
240- هیچوقت راجع به قیافه ام ناراحت نبوده ام.(ضروری)
241- درباره موضوعاتی که بهتر است محرمانه نزد خودم بماند زیاد خواب می بینم.(ضروری)
242- احساس می کنم که زیاد تر از سایرین عصبی نیستم.(ضروری)
243- جایی از بدنم درد نمی کند.(ضروری)
244- اعمال من معمولاً بوسیله دیگران سوء تعبیر می شوند.(ضروری)
245- پدر و مادر و سایر اعضاء خانواده من بیشتر از آنچه که باید و شاید از من عیب می گیرند.(ضروری)
246- در روی سطح گردن من بیشتر اوقات لکه های قرمز پیدا می شوند.(ضروری)
247- دلیل دارم که نسبت به یک یا چند نفر از افراد خانواده ام حسادت کنم.(ضروری)
248- گاهی اوقات بدون هیچگونه دلیلی، و حتی هنگامی که اوضاع ناجور است احساس نشاط فراوان می کنم.(ضروری)
249- به شیطان و جهنم بعد از مرگ اعتقاددارم.(ضروری)
250- کسانی راکه به هر قیمت بخواهند خواسته هایشان را دردنیا بدست بیاورند را ملامت نمی کنم .(ضروری)
251- گاهی اوقات دچار حالاتی شده ام که کاری متوقف مانده و از آنچه که در اطرافم گذشته است بی اطلاع بوده ام.(ضروری)
252- کسی اهمیتی نمی دهد چه بر سرمن می آید.(ضروری)
253- می توانم با کسانیکه بنظر من اعمالشان اشتباه است دوستی بکنم.(ضروری)
254- دوست دارم با جمعی باشم که با هم شوخی و مزاح می کنند.(ضروری)
255- گاهگاهی درانتخابات به کسانی رأی می دهم که درباره آنها خیلی کم اطلاع دارم.(ضروری)
256- جالب ترین قسمت روزنامه بخش فکاهیاتش است.(ضروری)
257- معمولاً انتظاردارم در کارهایی که انجام می دهم موفق بشوم.(ضروری)
258- معتقدم که خدا وجود دارد.(ضروری)
259- برایم مشکل است کاری راشروع کنم.(ضروری)
260- درمدرسه شاگرد تنبلی بودم.(ضروری)
261- اگرنقاش بودم دوست داشتم گل بکشم.(ضروری)
262- ازاینکه خوش صورت نیستم ناراحت نمی باشم.(ضروری)
263- خیلی زود عرق می کنم حتی در روزهای سرد.(ضروری)
264- کاملاً بخودم اطمینان دارم.(ضروری)
265- راه مطمئن این است که به کسی اعتماد نکرد.(ضروری)
266- هفته ای یکبار یا بیشتربه هیجان می آیم.(ضروری)
267- وقتی در جمعی هستم برایم مشکل است درباره حرفهای نامناسب صحبت کنم.(ضروری)
268- وقتی اوقاتم تلخ است معمولاً واقعه ای مهیج مرا از آن حالت بیرون می آورد.(ضروری)
269- به آسانی می توانم سایرین را از خود بترسانم و گاهگاهی اینکار را برای تفریح انجام می دهم.(ضروری)
270- وقتی از منزل خارج می شوم نگران نیستم که آیا در و پنجره بسته هستند.(ضروری)
271- من شخصی را که سر دیگری کلاه بگذارد مشروط بر اینکه این فرد خودش را در معرض کلاه گذاری قرار داده است ملامت نمی کنم.(ضروری)
272- گاهی اوقات سرشار از انرژی و نیرو هستم .(ضروری)
273- برخی از نقاط پوست بدنم بدون احساس هستند.(ضروری)
274- نور چشمانم مثل چند سال پیش خوب است.(ضروری)
275- کسی روی فکر من کنترل دارد.(ضروری)
276- ازکودکان خوشم می آید .(ضروری)
277- گاهی اوقات از زرنگی یک حقه بازخوشم آمده است که دلم می خواست او از دام خلاصی یابد.(ضروری)
278- اغلب اوقات احساس کردم که غریبه ها با نظر عیب جویی به من نگاه می کنند .(ضروری)
279- هر روز مقدار زیادی آب می نوشم.(ضروری)
280- اغلب مردم دوست پیدا می کنند زیرا دوست ممکن است برایشان مفید واقع شود.(ضروری)
281- بندرت احساس می کنم که گوشم زنگ بزند یا صدا کند.(ضروری)
282- گاهی اوقات نسبت به افراد فامیلم که دوستشان دارم احساس نفرت می کنم.(ضروری)
283- اگر خبرنگار بودم خیلی دوست داشتم اخبار ورزشی را گزارش کنم.(ضروری)
284- مطمئن هستم که پشت سرم حرف می زنند.(ضروری)
285- گاهی اوقات به یک شوخی خارج از نزاکت می خندم.(ضروری)
286- هروقت تنها هستم از همه اوقات خوشحالترم.(ضروری)
287- نسبت به دوستانم خیلی کمتر از چیزهای مختلف می ترسم.(ضروری)
288- از حالات دل بهم خوردگی و تهوع رنج می برم.(ضروری)
289- وقتی می بینم جنایتکاری بوسیله یک وکیل زبردست از مجازات خلاصی می یابد از قانون بیزار میشوم.(ضروری)
290- زیر فشار روحی فشار روحی خیلی زیاد می توانم کار بکنم.(ضروری)
291- یکی دوبار در زندگی احساس کرده ام که کسی می خواسته است بوسیله هیپنوتیزم مرا به کاری وادار کند.(ضروری)
292- معمولاً با مردم حرف نمی زنم مگر اینکه آنها با من صحبت کنند.(ضروری)
293- کسی سعی می کند در فکر من نفوذ کند.(ضروری)
294- هرگز کاری نکرده ام که به چنگ قانون بیفتم.(ضروری)
295- کتاب افسانه کودکان را دوست داشتم.(ضروری)
296- گاهگاهی بدون هیچگونه دلیل بخصوص احساس سرحال بودن می کنم.(ضروری)
297- دلم می خواست بوسیله افکارجنسی ناراحت نمی شدم.(ضروری)
298- چنانچه چندنفر دچار مشکلی شوند بهتراست همگی بر سر موضوع متفق الرأی شوند و یکجور اظهار نظرکنند.(ضروری)
299- خیال می کنم من بیشتر از سایر مردم حساس باشم.(ضروری)
300- هیچوقت در زندگیم از عروسک بازی خوشم نمی آمد.(ضروری)
301- بیشتراوقات زندگی برایم فشار است.(ضروری)
302- هرگز به علت رفتارجنسی خودم در زحمت و اشکال نیفتاده ام.(ضروری)
303- نسبت به بعضی از موضوعات بطوری حساسیت دارم که نمی توانم درباره آنها گفتگو کنم.(ضروری)
304- در مدرسه برایم صحبت کردن در مقابل کلاس خیلی مشکل بود.(ضروری)
305- حتی وقتی با سایرین هستم بیشتر اوقات احساس تنهایی می کنم.(ضروری)
306- هر چه دلسوزی لازم دارم اطرافیانم برایم می کنند.(ضروری)
307- از شرکت کردن دربعضی ازبازیها امتناع می کنم زیرا آنها را خوب بلد نیستم.(ضروری)
308- بعضی اوقات خیلی دلم می خواست خانه و زندگی خودم را ترک کنم.(ضروری)
309- من مانند سایرین در دوست یابی موفق هستم.(ضروری)
310- زندگی جنسی من رضایت بخش است.(ضروری)
311- وقتی بچه بودم دست به دزدیهای کوچک می زدم.(ضروری)
312- خوشم نمی آید مردم در اطرافم باشند .(ضروری)
313- کسی که اشیاء گران قیمت را بدون توجه در ملاءعام می گذارد همان قدرباید ملامت بشود که کسی که دست به دزدی این اشیاء می زند.(ضروری)
314- گاهگاهی درباره موضوعاتی که صحبت کردن راجع به آنها خوب نیست فکرمی کنم.(ضروری)
315- مطمئن هستم در زندگی مغبون شده ام.(ضروری)
316- فکرمی کنم تقریباً همه کس برای فرار از گرفتاری به دروغ متوسل بشود.(ضروری)
317- از سایرمردم حساس تر هستم.(ضروری)
318- زندگی روزانه پر از وقایعی است که باعث سرگرمی من می شوند.(ضروری)
319- اغلب مردم واقعاً دوست ندارند برای کمک به دیگران خودشان را در زحمت بیاندازند.(ضروری)
320- اغلب خوابهای من درباره موضوعات جنسی هستند.(ضروری)
321- خیلی زود دستپاچه می شوم.(ضروری)
322- درباره پول وتجارت و کارم نگران هستم.(ضروری)
323- تجربیات عجیب وغریبی در زندگی خود داشته ام.(ضروری)
324- هرگز عاشق کسی نشده ام.(ضروری)
325- اعمالی که برخی از اعضاء خانواد ام انجام داده اند باعث ترس و وحشت من شده اند.(ضروری)
326- گاهی اوقات حالات خنده شدید و یا گریه به من دست می دهد که از کنترل آن عاجز هستم.(ضروری)
327- پدرو مادرم اغلب اوقات مرا وادار به اطاعت می کردند حتی هنگامی که حرفها و امر آنها غیرمنطقی بود.(ضروری)
328- برایم مشکل است فکرم را روی کاری و یا شغلی متمرکزکنم.(ضروری)
329- تقریباً هیچوقت خواب نمی بینم.(ضروری)
330- من هیچگاه دچارضعف و فلج عضلانی نشده ام.(ضروری)
331- اگر دیگران در کارمن دخالت وکارشکنی نمی کردندو در زندگی بیشترموفق بودم.(ضروری)
332- بعضی اوقات بدون آن که سرما خورده باشم صدایم می گیرد و قادر به صحبت کردن نمی باشم.(ضروری)
333- در زندگی هیچکس مرا درک نمی کند.(ضروری)
334- بعضی اوقات بوهای ناآشنا بخصوصی به مشامم می رسد.(ضروری)
335- نمی توانم فکر خود را بر روی یک موضوع متمرکز کنم.(ضروری)
336- صبر وحوصله خود را در مقابل دیگران به سرعت ازدست می دهم.(ضروری)
337- بیشتر اوقات در ارتباط با شخصی و یا چیزی احساس اضطراب می کنم.(ضروری)
338- اطمینان دارم که در زندگی بیشتر از سهم خودسختی کشیده ام.(ضروری)
339- اکثراً آرزو می کنم که ای کاش مرده بودم.(ضروری)
340- بعضی اوقات هیجان زده هستم که به سختی بخواب می روم.(ضروری)
341- گاهی اوقات اصوات را آنچنان خوب و واضح می شنوم که باعث نگرانی می شود.(ضروری)
342- مطالبی را که دیگران به من می گویند به سرعت فراموش می کنم.(ضروری)
343- من در ابتدا باید صبرو تعمق کنم وسپس تصمیم بگیرم حتی در مسائل و موضوعات بسیار جزئی .(ضروری)
344- اغلب اوقات مسیر خودرا درخیابان هنگامی که آشنایی رامی بینم عوض می کنم.(ضروری)
345- غالباً احساس می کنم که اشیاء صورت حقیقی ندارند.(ضروری)
346- عادت دارم اشیائی را که مهم نیستند مثل لامپ ، چراغ ، و یا علامت نئونها را بشمارم.(ضروری)
347- من دشمنی را که واقعاً بخواهد به من آسیب برساند را ندارم .(ضروری)
348- من در مواجهه با اشخاصی که بیشتر از انتظار من رفتار دوستانه دارند حالت دفاعی بخود می گیرم.(ضروری)
349- افکار بخصوص و عجیب و غریبی دارم.(ضروری)
350- زمانی که تنها هستم صداهای عجیبی می شنوم.(ضروری)
351- زمانی که قصد دارم به مسافرت کوتاهی بروم مضطرب و ناراحت می شوم.(ضروری)
352- از اشخاص و یا چیزهایی که می دانم نمی توانند به من صدمه ای بزنند می ترسم.(ضروری)
353- ترسی از داخل شدن در اطاقی که قبلاً در آن گروهی اجتماع کرده و مشغول به حرف زدن هستند را ندارم.(ضروری)
354- از استعمال کارد و یا هر شیئی که تیز و برنده باشد می ترسم.(ضروری)
355- گاهی اوقات از آزاردادن کسانی که دوستشان دارم لذت می برم.(ضروری)
356- به نظر می رسد که من بیشتر از دیگران در تمرکز دچار اشکال هستم.(ضروری)
357- چندین بار از انجام کاری خودداری کرده ام زیرا احساس نموده ام که لیاقت آن را ندارم.(ضروری)
358- کلمات زشت و گاهی اوقات وحشتناک که به مخیله من خطور می کند و نمی توانم ازدست آنها خلاص شوم.(ضروری)
359- گاهی اوقات افکار بی اهمیتی از ذهن من می گذرد که مرا برای چندین روز آزرده می سازد.(ضروری)
360- تقریباً هر روز اتفاقی برایم می افتد که مرا متوحش می سازد.(ضروری)
361- معمولاً از جریانات روزمره ناراحت می شوم.(ضروری)
362- من بیشتر از دیگران حساس هستم.(ضروری)
363- گاهی اوقات رنج کشیدن از طرف کسانی که دوستشان دارم باعث لذت من شده است.(ضروری)
364- دیگران راجع به من ( در مورد من)مطالب زننده و توهین آمیزی را ابراز می دارند.(ضروری)
365- در داخل فضای بسته ای مثل اطاق احساس ناراحتی می کنم.(ضروری)
366- اغلب حتی وقتی که با دیگران هستم احساس تنهایی می کنم.(ضروری)
367- من معمولاًخجالتی هستم.(ضروری)
368- بعضی اوقات فکر من کندتراز حد معمول کار می کند.(ضروری)
369- اغلب درمهمانی ها یا تنها می نشینم و یا حداکثر در کنار یک نفر ، و ازملحق شدن به سایرین اجتناب می کنم.(ضروری)
370- اغلب مردم باعث دلسردی من می شوند.(ضروری)
371- من علاقه زیاد به میهمانی رفتن دارم.(ضروری)
372- بعضی اوقات احساس می کنم که مشکلات آنقدر انبوه و جمع شده اند که از عهده حل آنها عاجز می باشم.(ضروری)
373- آرزو می کنم کاش می توانستم یک بچه باشم.(ضروری)
374- اگربه من موقعیتی داده شود می توانم عمل خارق العاده سودمندی را برای جهانیان انجام دهم.(ضروری)
375- من در مقایسه با افرادی که خود را در زمینه ای صاحب نظر می دانند خود را کمتر نمی دانم.(ضروری)
376- خبر موقعیت افرادی که می شناسم ، در من ایجاد ضعف و شکست می کند.(ضروری)
377- اگر شانس و موفقیتی به من داده شود می توانم رهبر بسیارخوبی باشم.(ضروری)
378- داستانهای مستهجن مرا خجل و شرمنده می سازد.(ضروری)
379- مردم معمولاً برای حقوق خود احترام بیشتری قائل هستند تا برای حقوق دیگران .(ضروری)
380- سعی می کنم داستانها و نکات جالب را بخاطر بسپارم وبرای دیگران بازگو کنم.(ضروری)
381- من از شرط بندیهای کوچک لذت می برم.(ضروری)
382- از دور هم جمع شدن بخاطر بودن با مردم لذت می برم.(ضروری)
383- من از هیجانی که در گروه و اجتماعات ایجاد می شود لذت می برم.(ضروری)
384- زمانی که به دوستان سرزنده و پرنشاطم ملحق می شوم نگرانی هایم از بین می رود.(ضروری)
385- غالباً در صحبتهایی که در پشت سر کسانی که می شناسم زده می شود شرکت نمی کنم.(ضروری)
386- مشکل است برایم کاری را که شروع می کنم برای مدت کوتاهی متوقف کنم.(ضروری)
387- من در شروع وکنترل ادرار هیچ مشکلی ندارم.(ضروری)
388- غالباً مردم به افکارخلاق من حسادت می ورزند زیرا که قبلاً به ذهن آنها نرسیده است.(ضروری)
389- در صورت امکان از اجتماعات دوری می جویم.(ضروری)
390- من در ملاقات با افراد بیگانه مشکلی ندارم.(ضروری)
391- بیاد می آورم که گاهی اوقات تظاهر به بیماری از انجام کاری خودداری کرده ام.(ضروری)
392- اغلب دراتوبوس یا قطار با افراد بیگانه صحبت می کنم.(ضروری)
393- وقتی با شرایط سخت و دشواری روبرو می شوم خیلی زود دست از کار می کشم.(ضروری)
394- دوست دارم که دیگران موضع مرا در مسایل بدانند.(ضروری)
395- گاهی اوقات آنقدر سرشار از انرژی هستم که احساس می کنم تا چند روز احتیاج به خواب ندارم.(ضروری)
396- هرگاه در جمعی از من خواسته شود در مورد موضوعی که به آن آگاه هستم صحبت و یا اظهارعقیده بنمایم دچار خجالت نمی شوم.(ضروری)
397- من از مهمانی و دور هم جمع شدن لذت می برم.(ضروری)
398- در مقابل بحرانها و مشکلات آب می شوم.(ضروری)
399- اگر به نظر دیگران کاری را که قصد انجامش را دارم بی ارزش جلوه کند حاضرم از آن صرفنظر نمایم.(ضروری)
400- از آتش نمی ترسم.(ضروری)
401- هیچ ترسی از آب ندارم.(ضروری)
402- قبل از انجام هر کاری باید راجع به آن فکرکنم.(ضروری)
403- زندگی دراین دوره از زمان به دلیل اتفاقاتش برایم دلپذیراست.(ضروری)
404- زمانیکه سعی دارم به دیگران نصیحت و کمک نمایم ،منظور من اغلب بدتلقی می شود.(ضروری)
405- مشکلی در بلع ندارم.(ضروری)
406- معمولاً بسیار آرام هستم و به سختی عصبانی می شوم.(ضروری)
407- معمولاً بسیار آرام هستم و به سختی عصبانی می شوم.(ضروری)
408- من در پنهان کردن احساس خود تا اندازه ای قادر می باشم، که دیگران نادانسته می توانند به من آسیب برسانند.(ضروری)
409- گاهی اوقات به دلیل پذیرفتن مسئولیت بیش از حد کارها ، خود را شدیداً خسته می کنم.(ضروری)
410- من از شکست دادن دیگران در کارهایشان احساس لذت می کنم.(ضروری)
411- مذهب در من ایجاد نگرانی نمی کند.(ضروری)
412- زمانی که صدمه دیده و یا مجروح شده ام از مراجعه به پزشک واهمه ای ندارم.(ضروری)
413- من مستحق تنبیه های شدید برای گناهانم هستم.(ضروری)
414- آنقدر سرخوردگی را به راحتی تحمل می کنم که گاهی اوقات بیرون راندن آنها ازفکرم به آسانی امکان پذیر نیست.(ضروری)
415- از اینکه در هنگام کار مجبور به شتاب و عجله شوم متنفرم.(ضروری)
416- زمانیکه می توانم کاری را به درستی انجام دهم اگر کسی مرا تحت نظر داشته باشد ناراحت می شوم.(ضروری)
417- هر گاه مجبور شوم به شخصی که سعی دارد در صف از من جلو بزند تذکر دهم، ناراحت می شوم.(ضروری)
418- گاهی اوقات فکر می کنم به درد هیچ چیز نمی خورم.(ضروری)
419- اغلب اوقات دردوران تحصیل فوتبال بازی می کردم.(ضروری)
420- در گذشته تجارب مذهبی بسیار عجیب و غریبی داشته ام.(ضروری)
421- یک یا چند نفر ازاعضاء خانواده عصبی هستند.(ضروری)
422- از کارهای یک یا چند نفر ازاعضای خانواده ام به شدت خجالت کشیده ام.(ضروری)
423- ماهیگیری را در گذشته و حال بسیار دوست دارم.(ضروری)
424- همیشه احساس گرسنگی می کنم.(ضروری)
425- اکثراً خواب می بینم.(ضروری)
426- مجبورم با افراد بی ادب و مردم آزار برخورد تندی داشته باشم.(ضروری)
427- ترجیح می دهم علائق متفاوتی داشته باشم تا اینکه یک علاقه را برای مدت طولانی داشته باشم.(ضروری)
428- مایلم سرمقاله روزنامه ها را مطالعه کنم.(ضروری)
429- مایلم در کنفرانس هائی که در زمینه مسائل مهم تشکیل می شود شرکت نمایم.(ضروری)
430- به جنس مخالف خود گرایش دارم.(ضروری)
431- از اتفاقات اجتماعی بد احساس نگرانی شدیدی دارم.(ضروری)
432- عقاید سیاسی شدیدی دارم.(ضروری)
433- من به یک همبازی خیالی عادت دارم.(ضروری)
434- دوست داشتم راننده مسابقه های اتومبیل رانی باشم.(ضروری)
435- اغلب ترجیح می دهم با خانمها کار کنم.(ضروری)
436- مطمئنم که کاملاً یک مذهب واقعی وجود دارد.(ضروری)
437- تخطی از قانون به شرطی که آن را کاملاً نقض نمائیم، به نظر من اشکالی ندارد.(ضروری)
438- هرگاه افرادی که قبلاً آنها را دوست ندارم عمل خلافی انجام دهند و دچار گرفتاری شوند، احساس لذت می کنم.(ضروری)
439- از انتظار کشیدن مضطرب می شوم.(ضروری)
440- در زمانیکه شاد و فعال هستم یک فرد افسرده می تواند شادی و فعالیت مرا از بین ببرد.(ضروری)
441- زنان قد بلند را دوست دارم.(ضروری)
442- گاهی اوقات به دلیل اضطراب هایم قادر به خوابیدن نبوده ام.(ضروری)
443- من راضی هستم از کارهایی که مایل به انجام آنها هستم ولی دیگران احساس می کنند قادر به انجام صحیح آن نمی باشم دست بکشم.(ضروری)
444- من کوششی در تصحیح عقاید افراد نادان نمی کنم.(ضروری)
445- در دوران کودکی خود علاقه زیادی به هیجانات داشته ام.(ضروری)
446- افراد پلیس انسانهای صدیقی هستند.(ضروری)
447- علاقمند هستم که نقطه نظرات خودرا در مقابل شخصی که نقطه نظر مخالفی با من دارد، به هر قیمتی ثابت کنم.(ضروری)
448- از دست افرادی که در خیابانها و مغازه ها مرا نظاره و تماشامی کنند ناراحت می شوم.(ضروری)
449- سیگار کشیدن خانمها را دوست ندارم.(ضروری)
450- بندرت دچار غمگینی و ناراحتی می شوم.(ضروری)
451- صحیح می دانم فردی را که اظهار نظر احمقانه و جاهلانه ای را ابراز می دارد ، ادب کنم.(ضروری)
452- دوست دارم دست بیاندازم.(ضروری)
453- در دوران کودکی اهمیتی به اینکه عضو گروه و یا دسته ای باشم نمی دادم.(ضروری)
454- از اینکه در کلبه ای در کوهستان و یا جنگل تنها باشم ، می توانم احساس خوشحالی فراوان کنم.(ضروری)
455- اغلب گفته می شود که شخص طغیانگری هستم.(ضروری)
456- هرگاه شخصی قانونی را به دلیل منصفانه نبودن آن بشکند نباید تنبیه گردد.(ضروری)
457- اعتقاد من بر این است که افراد هیچگاه نباید مشروب الکلی بنوشند.(ضروری)
458- کسی که در کودکی مرا تربیت می کرده است ، بسیار خشک و مقرراتی بوده است (مثل پدر– پدربزرگ).(ضروری)
459- برخی از عادات ناپسندم چنان در من نفوذ کرده اند که هر نوع کوششی جهت ترک آنها بیهوده است.(ضروری)
460- گاهی اوقات مشروب الکلی نوشیده ام. ( یا هرگز ننوشیده ام)(ضروری)
461- ای کاش می توانستم به دلیل گفتن مطالبی که دیگران را آزرده کرده ام ، از نگرانی رهایی یابم.(ضروری)
462- احساس می کنم در بازگو کردن تمامی آنچه در مورد خود می دانم به فرد دیگری ضعیف هستم.(ضروری)
463- در گذشته بازی الاکلنگ رادوست داشته ام.(ضروری)
464- هیچگاه در زندگی خود شبحی ندیده ام.(ضروری)
465- چندین بار عقاید خود را نسبت به کارهایم در زندگی تغییر داده ام.(ضروری)
466- هیچگاه دارو یا قرص خواب آوری به جز مواردی که پزشک دستور داده مصرف نکرده ام.(ضروری)
467- اصولاً شماره هایی را در ذهن بخاطر می سپارم که اهمیتی برایم ندارد.( مثل شماره پلاک اتومبیل).(ضروری)
468- از عصبانی مزاج و خشمگین بودن خود بسیار احساس تأسف می کنم.(ضروری)
469- یکی از بزرگترین ترسهای من رعد و برق است.(ضروری)
470- از مسائل جنسی به شدت متنفرم.(ضروری)
471- نمرات دوران تحصیلی من همیشه پایین بوده است.(ضروری)
472- آتش مرا جذب خود می کند.(ضروری)
473- علاقه مندم دیگران کارهایم را دائماً حدس بزنند.(ضروری)
474- بیشتر از دیگران به دستشویی نمی روم.(ضروری)
475- زمانی که اجبار به گفتن مطلبی را دارم تنها قسمتی از حقیقت را که به ضررم نیست بیان می کنم.(ضروری)
476- من نماینده مخصوص خداوند هستم.(ضروری)
477- وقتی که من به همراه دوستانم در خطائی شریک هستیم ، و باید سرزنش شویم ، ترجیح می دهم که تمامی تقصیرها را بعهده گیرم.(ضروری)
478- هنگامی که یکی از افراد خانواده ام با مشکلی مواجه می شوند دچار اضطراب نمی شوم.(ضروری)
479- به تنها معجزه ای که اعتقاد دارم کلک هایی است که مردم به یکدیگرمی زنند.(ضروری)
480- ازتاریکی وحشت دارم.(ضروری)
481- از تنهایی در تاریکی وحشت دارم.(ضروری)
482- درنقشه هایی که برای زندی خود می کشم آنقدر دچار مشکل می شوم که اکثراً مجبور به رها کردن آنها می باشم.(ضروری)
483- حضرت عیسی با معجزه خود توانست شراب را به آب تبدیل کند.(ضروری)
484- چندین نقص بزرگ در خودمی بینم و این نقایص به حدی بزرگ هستند که ترجیح می دهم آنها را پذیرفته وکنترل نمایم تا اینکه در خلاصی از آنها بکوشم.(ضروری)
485- زمانیکه مردان در ارتباط با زنان قرار دارند بیشتر درباره مسایل جنسی با آنها فکر می کنند.(ضروری)
486- در ادرار خود هیچگاه خون ندیده ام.(ضروری)
487- هنگامیکه سعی دارم شخصی را به خطایش آگاه سازم احساس بدی به من دست می دهد .(ضروری)
488- هر هفته چندین بار به درگاه خداوند دعا می کنم.(ضروری)
489- نسبت به کسانی که غم و درد دارند احساس همدردی می کنم.(ضروری)
490- درهفته چندین بارقرآن (انجیل ، تورات) می خوانم.(ضروری)
491- در مقابل اشخاصی که معتقدند تنها یک مذهب واقعی وجود دارد کم طاقت می شوم.(ضروری)
492- از تصور وقوع زلزله ناراحت می شوم.(ضروری)
493- کارهایی را که احتیاج به دقت فراوان دارند به کارهایی که نمی توان در آنها بی دقتی نمود ترجیح می دهم.(ضروری)
494- از بودن در مکانهایی که کوچک و در بسته هستند بیم دارم.(ضروری)
495- نظریات خودرا در تصحیح نظریه های دیگران صریحاً بیان می دارم.(ضروری)
496- هیچگاه اشیائی را دوتایی ندیده ام ( منظور اشیائی هستند که یک صورت واقعی دارند).(ضروری)
497- داستانهای پرماجرا را دوست دارم.(ضروری)
498- همیشه دوستانه برخورد کردن با دیگران یک خصلت بسیار خوبی است.(ضروری)
499- باید اعتراف کنم گاهی اوقات درباره مسائل بسیار کم اهمیت ، نگرانی های فراوانی داشته ام.(ضروری)
500- من یک ایده خوب را صد در صد و بدون هیچ تردیدی می پذیرم.(ضروری)
501- ترجیح می دهم معمولاً مشکلات خود را بدون کمک دیگران و به اتکاء خود حل نمایم.(ضروری)
502- طوفان مرا وحشت زده می کند.(ضروری)
503- راجع به تأیید و یا تکذیب رفتار دیگران اظهار نظر مستقیم نمی کنم.(ضروری)
504- به دلیل شخصی از عقیده منفی من نسبت به خودآگاه نشود سعی درپنهان نمودن عقیده خود نمی کنم.(ضروری)
505- اسبهایی که بار نمی کشند می بایستی کتک زده و تنبیه شوند.(ضروری)
506- من فردی سخت کوش هستم.(ضروری)
507- با اشخاصی همکاری داشته ام که موقعیتها را از آن خود دانسته وشکستها را به دیگران نسبت داده اند.(ضروری)
508- من اعتقاد دارم که حس بویایی من بخوبی حس بویایی دیگران است.(ضروری)
509- پافشاری نمودن برچیزی که حق من است برایم دشوار است زیرا فردی خجالتی هستم.(ضروری)
510- کثافت در من ترس و تنفر ایجاد می کند.(ضروری)
511- با دیگران راجع به دنیای تخیلی خود صحبت نمی کنم.(ضروری)
512- علاقه ای به حمام کردن ندارم.(ضروری)
513- تصور می کنم کریم خان زند نسبت به شاه عباس فرد مقتدرتری است.(ضروری)
514- زنانی را که رفتار های مردانه دارند می پسندم.(ضروری)
515- در منزل ما همیشه مواد ضروری و اولیه موجود بوده است.(مثل لباس و غذا)(ضروری)
516- بعضی از افراد خانواده ام تندخو هستند.(ضروری)
517- هیچ کاری را نمی توانم انجام دهم.(ضروری)
518- زمانی که بیش از حد باید نسبت به موضوعی تظاهر به غمگینی بنمایم اغلب احساس گناه می کنم.(ضروری)
519- دستگاه جنسی من دارای نقایصی است.(ضروری)
520- من به شدت از عقیده خود دفاع می کنم.(ضروری)
521- به ندرت با دیگران صلاح و مشورت می نمایم.(ضروری)
522- از عنکبوت نمی ترسم.(ضروری)
523- هیچگاه از فرط خجالت سرخ نمی شوم .(ضروری)
524- از اینکه بیماری ویا میکروبی بر اثر تماس با دستگیره در بگیرم هراسی ندارم.(ضروری)
525- بعضی از حیوانات مرا عصبی می کنند.(ضروری)
526- بنظر من آینده نا امید کننده است.(ضروری)
527- دوستان و افراد خانواده ام با یکدیگر تفاهم کامل دارند.(ضروری)
528- بیشتر از آنکه دیگران سرخ شوند ، سرخ نمی شوم.(ضروری)
529- علاقمندم لباسهای گران قیمت بپوشم.(ضروری)
530- ازاینکه بر اثرخجالت سرخ شوم هراسی ندارم.(ضروری)
531- دیگران براحتی می توانند عقیده ای را که محکم تصور می کردم تغییر دهند.(ضروری)
532- تحمل درد من به اندازه دیگران است.(ضروری)
533- ترش و نفخ کردن مرا اذیت نمی کند.(ضروری)
534- آخرین فردی هستم که در انجام امور دست از کار بر می دارم.(ضروری)
535- دائماً در دهانم احساس خشکی می کنم.(ضروری)
536- زمانیکه دیگران باعث شتاب زدگی من می شوند عصبانی می شوم.(ضروری)
537- دوست دارم به شکار شیر در آفریقا بروم.(ضروری)
538- تصور می کنم از کار خیاطان خوشم می آید.(ضروری)
539- از موش نمی ترسم.(ضروری)
540- هیچگاه صورت من فلج نشده است.(ضروری)
541- به نظر می آید به طرز غیر عادی پوستی حساس دارم.(ضروری)
542- هیچگونه علائم غیر عادی درمدفوع خود نمی بینم.(ضروری)
543- در هفته چندین بار احساس می کنم واقعه ای شوم در حال رخ دادن است.(ضروری)
544- در اکثر مواقع احساس خستگی می کنم.(ضروری)
545- گاهی اوقات یک خواب راچندین بار می بینم.(ضروری)
546- علاقمندم در مورد تاریکی مطالعه کنم.(ضروری)
547- آینده برای اشخاصی که نقشه های جدی طرح می کنند بسیار نامطمئن است.(ضروری)
548- سعی می کنم هیچگاه به نمایشات مستهجن نروم.(ضروری)
549- احساس می کنم هیچ چیز برایم اهمیت ندارد حتی در زمانیکه کارهایم بخوبی پیش می روند.(ضروری)
550- علاقمندم لولاهای درب را تعمیر نمایم.(ضروری)
551- گاهی اوقات اطمینان دارم که دیگران می توانند فکر من را بخوانند.(ضروری)
552- علاقمندم درباره علوم مطالعه نمایم.(ضروری)
553- از تنهایی در یک فضای باز می ترسم.(ضروری)
554- اگر یک نقاش می بودم ، دوست داشتم تصاویر کودکان را ترسیم کنم.(ضروری)
555- گاهی اوقات تصور می کنم که از هم پاشیده می شوم.(ضروری)
556- در پوشیدن لباس خیلی رعایت می کنم.(ضروری)
557- علاقمندم سکرتر خصوصی باشم.(ضروری)
558- در ارتباط با رفتارهای نادرست جنسی ، عده کثیری از مردم احساس گناه می کنند.(ضروری)
559- اغلب در نیمه های شب می ترسم.(ضروری)
560- غالباً بر اثر فراموش کردن چیزی ناراحت می شوم.(ضروری)
561- اسب سواری را دوست دارم.(ضروری)
562- اکثراً شخصی را که درکودکی به آن وابسته و نزدیک بوده ام تحسین می کنم.(مادر، خواهر ، عمه، خاله و....).(ضروری)
563- داستانهای پرماجرا رابیش از داستانهای عاشقانه دوست دارم.(ضروری)
564- بسهولت عصبانی نمی شوم.(ضروری)
565- زمانی که بر بلندی قرار می گیرم دلم می خواهد خودرا پرت نمایم.(ضروری)
566- صحنه های عاشقانه را در فیلمها دوست دارم.(ضروری)
به بالا بروید